دیار عاشقان

تکمیل روحیه

دیار عاشقان

تکمیل روحیه

داستان حضرت سلیمان (ع)


ععععععععاااااااااللللللللیییییییی بود
54
پاسخ کاربران به این نظر
پاسخ
بیشتر
5

    1
    2
    3
    4
    5
    6
    7
    8
    9

1
2
3
4
5
6
7
8
9

میزان متوسط 6
45نفر به این مطلب امتیاز داده اند
27نظر - 1پاسخ
UserName
?
عدد زیر را وارد کنید

    هتل درویشی
    اصناف
    مهمانان ماه خدا
    عموی فیتیله
    دنیای سحر آمیز بچه ها، روز جهانی کودک
    سرزمین مجازی کودکان تبیان

    تو برای دفاع جه داری؟
    اهرام مصر
    سبدی از میوه های جدید
    کجایی کودکی یادت بخیر

آخرین مطالب کودک و نوجوان

    آن چیست که...؟
    آن چیست که...؟
    قانون را می‌شناسی؟
    قانون را می‌شناسی؟
    عنکبوت های بیوه سیاه
    عنکبوت های بیوه سیاه
    ماجرای فدک
    ماجرای فدک
    شهر گمشده‌ای به نام مدینه النبی
    شهر گمشده‌ای به نام مدینه النبی
    دانستنیهایی از پرندگان
    دانستنیهایی از پرندگان
    مهربان مثل پیامبر (ص)
    مهربان مثل پیامبر (ص)
    صدای بهار
    صدای بهار
    چطور شمع درست کنیم؟
    چطور شمع درست کنیم؟
    رودهای بزرگ
        تماس با ما
        |
        آرشیو
        |
        جستجو
        |
        پیوندها
        |
        نظر سنجی
        |
        درباره ما
        |
        خبرنامه
        |
        نسخه موبایل
        |
        آب و هوا
        |
        اوقات شرعی
        صفحه نخست
        |
        سلامت
        |
        ورزشی
        |
        عکس
        |
        مذهب
        |
        تاریخ
        |
        IT
        بیانیه 200 نماینده درباره حق هسته ای ایران
        اجاره پورشه پانامرا، روزی 7 میلیون تومان!
        مکالمه تلفنی کری و لاوروف در مورد اوکراین
        بانک‌ها ارزهای مردم را پس نمی‌دهند
        عکس/تیپ این روزهای فلامک جنیدی
        عکس/ رالی سومین سالگرد فاجعه فوکوشیما
        توصیه برادرانه باهنر به جبهه پایداری
        تقدیر احمدی نژاد از تلاش های موسویان در آخرین سفرش به نیویورک
        رقابت پرستاره تلویزیون برای‌ تحویل سال
        "آرایش صورت الناز شاکردوست زیادی بود"
        اکبر عبدی هم خواننده شد!
        یک روز با تاکسی سوارهای تهرانی!
        احمدی مقدم: تلاطم اقتصادی پایان یافت
        از آشنایی فیس بوکی تا جنایت برای ازدواج
        بازگشت دختر جوان از آخرین پله مرگ
        از هر ??? ایرانی یک نفر مدیر دولتی است!
        "کمیته حقیقت‌یاب سفر اشتون تشکیل می‌شود"
        همه پرسی در کریمه آغاز شد
        فوتبالیست‌هایی که حق ازدواج ندارند
    به‌روز شده در: ?? اسفند ???? - ??:??
    انتقادات خواندنی یک پژوهشگر دینی از وضعیت فعلی جریان مداحی   
    انتقادات خواندنی یک پژوهشگر دینی از وضعیت فعلی جریان مداحی
    بن بست دولت یازدهم کجا شکل می گیرد؟   
    بن بست دولت یازدهم کجا شکل می گیرد؟
    گام بعدی؛ بیرون راندن دولتی ها از فیس بوک!   
    گام بعدی؛ بیرون راندن دولتی ها از فیس بوک!
    آیت الله یزدی: تاریخ به دوبخش قبض ید علما و بسط ید علما تقسیم می شود   
    آیت الله یزدی: تاریخ به دوبخش قبض ید علما و بسط ید علما تقسیم می شود
    عبرت‌های عصر اصلاحات در عهد اعتدال   
    عبرت‌های عصر اصلاحات در عهد اعتدال
    جهان از انرژی هسته ای فاصله می گیرد؟   
    جهان از انرژی هسته ای فاصله می گیرد؟
    پیدا شدن مواد چینی در جنگنده های رادار گریز امریکایی   
    پیدا شدن مواد چینی در جنگنده های رادار گریز امریکایی
    واردات ? تن داروی «ضدافسردگی»   
    واردات ? تن داروی «ضدافسردگی»
    جنگ در سوریه شدیدتر می شود   
    جنگ در سوریه شدیدتر می شود
    شاخص «عامل بودن» به دین در جامعه پایین آمده است   
    شاخص «عامل بودن» به دین در جامعه پایین آمده است
    "«مرگ بر آمریکا» ترجمه امروزی زیارت عاشوراست"
    کد خبر: ??????
    تعداد نظرات: ? نظر
    تاریخ انتشار: ?? خرداد ???? - ??:??
    دین
    گزارش یک جن به حضرت سلیمان (ع)
    فرشتگان را بالای سر مردم دیدم که اعمال آنها را با شتاب می نوشتند، تعجّب کردم که آنها این گونه با شتاب می نویسند ولی انسان ها آن گونه با شتاب سرگرم (امور مادّی خود) هستند.
    پارسینه-گروه فرهنگی:  حضرت سلیمان علیه السّلام از پیامبرانی بود که خداوند او را بر جنّ و انس و ... مسلّط نموده بود. روزی چند نفر از اصحاب خود را همراه یکی از بزرگ جن های گردن کش فرستاد، تا چند ساعتی به میان مردم بروند و گردش کنند و سپس بازگردند، و به اصحاب فرمود: «در این سیر و سیاحت هر چه را از آن جن شنیدید، به خاطر بسپارید و وقتی نزد من آمدید، برای من بیان کنید.»
    آنها همراه آن جنّ سرکش حرکت کردند تا به بازار رسیدند و در آنجا این امور را دیدند:
    ?. دیدند آن جن به آسمان نگاه کرد و سپس به مردم نگریست و سرش را تکان داد.
    ?. از آنجا عبور نمودند تا به خانه ای رسیدند، دیدند شخصی از دنیا رفته و بستگان او گریه می کنند. آن جن وقتی که منظره را دید، خندید.
    ?. از آنجا عبور نمودند و دیدند عده ای سیر را با پیمانه می فروشند، ولی فلفل را با وزن (و سنجش دقیق ترازو) می فروشند. آن جن با دیدن آن منظره خندید.
    ?. از آنجا عبور نمودند و به گروهی رسیدند، دیدند آنها ذکر خدا می گویند و به یاد خدا به سر می برند، ولی گروه دیگری در کنار آنها هستند و به امور بیهوده و باطل سرگرم هستند. آن جن سرش را تکان داد و لبخند زد.
    یاران سلیمان از این سیر و عبور بازگشتند و ماجرا را (در چهار مورد فوق) به سلیمان علیه السّلام گزارش دادند.
    سلیمان علیه السّلام جن را خواست و از او چهار موضوع زیر را پرسید:
    «?. وقتی که به بازار رسیدی، چرا سرت را به آسمان بلند نمودی و سپس به زمین و مردم نگاه کردی و سرت را تکان دادی؟»
    جن گفت: فرشتگان را بالای سر مردم دیدم که اعمال آنها را با شتاب می نوشتند، تعجّب کردم که آنها این گونه با شتاب می نویسند ولی انسان ها آن گونه با شتاب سرگرم (امور مادّی خود) هستند.
    «?. تو وقتی که به خانه ای وارد شدی، شخصی مرده بود و حاضران گریه می کردند چرا خندیدی؟»
    جن گفت: خنده ام از این رو بود که آن شخص مرده به بهشت رفت، ولی حاضران (به جای خوشحالی) گریه می کردند.
    «?. چرا وقتی که دیدی سیر را با پیمانه و فلفل را با وزن می فروشند، خندیدی؟»
    جن گفت: از این رو که دیدم سیر را با آن همه ارزش، که کیمیای درمان است با پیمانه می فروشند، ولی فلفل را که مایه ی بیماری است با وزن دقیق به فروش می رسانند، از این رو از روی تعجب خندیدم.
    «?. چرا در مورد آن دو گروه که یکی در یاد خدا و دیگری سرگرم لهو و امور بیهوده بود، سر تکان دادی و خندیدی؟»
    جن گفت: زیرا تعجب کردم (که هر دو گروه، انسان، ولی اولی بیدار و در یاد خدا و دومی غافل و سرگرم در بیهودگی هستند.
    منبع: داستان هایی از یاد خدا، ص??-??.
    افکارنیوز
    برچسب ها: جن ، حضرت سلیمان (ع) ، داستان
    بازگشت به صفحه نخست
    نسخه چاپی
    ارسال به دوستان
    Bookmark and Share
    X Share
    Delicious Cloob
    آخرین اخبار اختصاصی را در صفحات زیر بخوانید.
        صفحه نخست
        سلامت
        ورزشی
        عکس
        مذهب
        تاریخ
        IT
    پارسینه را به لیست علاقه مندی های خود اضافه کنید
    پــنــجــره
    باخت مقابل الریان را فراموش کنید! +عکس
    شهریار فخاری رکورددار بازیگر نقش شاه!
    آشنایی با ستارگان دوبله ایران
    با کافه‌نشین‌ها چکار کنیم؟
    حساسیت‌های عروس و مادر شوهری
    لحظه شهادت حاج همت به روایت همسر
    میدان سگ‌دعوا در حوالی آرامگاه فردوسی +عکس
    زنان خیابانی دیگر چانه نمی‌زنند!
    عکس:تبلبغ متفاوت برای حجاب؛ گفتگوی دو لباس!
    خبری عجیب و غریب در خصوص دستگیری رویانیان!
    آبمیوه های طبیعی با طعم سرطان + تصاویر
    مرد هزار چهره ی تئاتر، سینما و تلویزیون ایران +تصاویر
    رونمایی از قصر 60 میلیون دلاری بکام در فلوریدا+تصاویر
    تاردیگرید؛ یکی از عجائب خلقت!
    عکس های عجیب و دیوانه وار یک دختر از خودش!
    روایت یک خبرنگار ایرنا از دهنمکی سال 1374
    ? چیزی که نباید در فیس بوک پست کنید
    رونمایی از مانکن های اسلامی+تصاویر
    سامسونگ این لحظه را ??،???،??? دلار خریده بود!
    درخواست خرمالویی کفاشیان از قالیباف!
    نظرات بینندگان
    غیر قابل انتشار: ?
    انتشار یافته: ?
    ناشناس
    |
    IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
    |
    ??:?? - ????/??/??
    3
    3
    پاسخ
    خیلی مسخره بود
    پاسخ ها
    زیبا
    |IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF|
    ??:?? - ????/??/??
    لطف کنید بی احترامی نکن
    محمد
    |
    IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
    |
    ??:?? - ????/??/??
    0
    0
    پاسخ
    okkkkkkkkمرسی
    ارسال نظر
    نام:
    ایمیل:
    * نظر:
    نیازمندی ها
    تایپ فوری و پیاده کردن نوار ویژه خبرنگاران و روزنامه نگاران
    ویژه
    مهناز افشار با پسر معاون احمدی نژاد ازدواج کرد؟!+ عکس    مهناز افشار با پسر معاون احمدی نژاد ازدواج کرد؟!+ عکس
    شهریار فخاری رکورددار بازیگر نقش شاه!    شهریار فخاری رکورددار بازیگر نقش شاه!
    ویژه‌نامه نوروزی [عجیب] پارسینه!    ویژه‌نامه نوروزی [عجیب] پارسینه!
    عکس: پیکان به شدت بازسازی شده!    عکس: پیکان به شدت بازسازی شده!
    اصفهان به روایت تصویر    اصفهان به روایت تصویر
    مهمانی مجلل به سبک مهمانی مجلل به سبک "حریم سلطان" در دمشق!
    پربازدید ها
    روزهفتهماه
    "آرایش صورت الناز شاکردوست زیادی بود"
    دستگیری ?? دختر و پسر در میهمانی شبانه
    عکس/تیپ این روزهای فلامک جنیدی
    تصاویر/مهناز افشار می تازد!
    عکس/ رسایی باحرکت دست به مطهری چه می گوید؟
    فرار شیر از ترس فیل‌ به بالای درخت! +تصاویر
    تهران?گردی سفیر یک کشور اروپایی با مترو +تصاویر
    پسرتختی‌تماشاگرویژه‌جام‌جهانی‌کشتی+عکس
    زندگی موش صحرایی در میان موهای یک دختر +تصاویر
    بهار امسال «ازدواج کنید»
    طنز/ گم شدن هواپیما و پیداشدن احمدی نژاد
    هواپیما گم شد که چه‌چیزی پیدا نشود؟
    تلاش وزیر میلیاردی برای انتقال دامادش به وزارت خانه
    اینجا مغازه میلی‌متری ?? هزار تومان می‌ارزد!
    خورده شدن حشره توسط گیاه + تصاویر
    داغ
    اجاره پورشه پانامرا، روزی 7 میلیون تومان!
    تقدیر احمدی نژاد از تلاش های موسویان در آخرین سفرش به نیویورک
    بهار امسال «ازدواج کنید»
    اینجا مغازه میلی‌متری ?? هزار تومان می‌ارزد!
    از هر ??? ایرانی یک نفر مدیر دولتی است!
    "کمیته حقیقت‌یاب سفر اشتون تشکیل می‌شود"
    چرا مذاکره هسته‌ای با احمدی‌نژاد ناکام شد؟
    پربحث‌ترین عناوین
    مهناز افشار با پسر معاون احمدی نژاد ازدواج کرد؟!+ عکس  (?? نظر)
    آیا زنان خیابانی مجرم و زنا کارند؟  (?? نظر)
    عکس:پیکر خلبان دلیر هوانیروز علی اکبر شیرودی دقایقی بعد از شهادت  (?? نظر)
    مهمانی مجلل به سبک "حریم سلطان" در دمشق!  (?? نظر)
    الناز شاکر دوست در آغوش این بازیگر+عکس  (?? نظر)
    آشنایی با ستارگان دوبله ایران  (?? نظر)
    فیلم: خاطره قرائتی از زن و مردی که در حال احرام جماع کردند  (?? نظر)
    تنبیه غیر قانونی و دردناک خانم معلم!+عکس  (?? نظر)
    نظرسنجی
    آیا خودتان را نیازمند دریافت یارانه میدانید؟
        بلی
        خیر
       
    آخرین اخبار
    هشت خوردنی مفید برای دندان‌ها
    طراحی استیضاح چند وزیر در مجلس
    عکس توییتری ظریف از کتیبه خشایارشا هخامنشی
    بیانیه 200 نماینده درباره حق هسته ای ایران
    اجاره پورشه پانامرا، روزی 7 میلیون تومان!
    قالیباف بالاخره عذرخواهی کرد
    مقصد سومین سفر استانی رئیس جمهور مشخص شد
    تبریک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ایران +عکس
    دیدار سید هادی خامنه‌ای با عبدالله مومنی +عکس
    افشای جزئیات تازه از هویت خلبان هواپیما
    هواپیما گم شد که چه‌چیزی پیدا نشود؟
    زندگی موش صحرایی در میان موهای یک دختر +تصاویر
    مکالمه تلفنی کری و لاوروف در مورد اوکراین
    بانک‌ها ارزهای مردم را پس نمی‌دهند
    عکس/تیپ این روزهای فلامک جنیدی
    عکس/ رالی سومین سالگرد فاجعه فوکوشیما
    توصیه برادرانه باهنر به جبهه پایداری
    تقدیر احمدی نژاد از تلاش های موسویان در آخرین سفرش به نیویورک
    بهار امسال «ازدواج کنید»
    رقابت پرستاره تلویزیون برای‌ تحویل سال
        صفحه نخست
        |
        سلامت
        |
        ورزشی
        |
        عکس
        |
        مذهب
        |
        تاریخ
        |
        IT
        تماس با ما
        |
        آرشیو
        |
        جستجو
        |
        پیوند ها
        |
        نظر سنجی
        |
        درباره ما
        |
        خبرنامه
        |
        نسخه موبایل
        |
        آب و هوا
        |
        اوقات شرعی
        |
        RSS
    تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پارسینه است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است
    طراحی و تولید: "ایران سامانه"
    ?
    یکشنبه 25 اسفند 1392 | 15 جمادی الاولی 1435 | 16th March 2014
    آراس اس فروشگاه عضویت تماس خانه القیادات الشیعة
        خانهرهبران شیعه " فارسی " القیادات الشیعة " العربیة "
        عضویتعضویت ویژه عضویت عادی امتیازات عضویت روش های کسب امتیاز
        ایسلناایسلنا " فارسی " ایسلنا " العربیة "
        آنلاین ها قرآن نوای آنلاین نمای آنلاین قبله یاب بازی
        امکانات لیدربلاگ فروشگاه محصولات فروشگاه کارت شارژ
        روابط عمومیدرباره ما تماس با ما تبلیغات
        پیوندها
        ورود کاربر


    ورود پیکر ?? شهید از مرز شلمچه خنثی سازی خرابکاری در سایت اراک روایت داماد بن لادن از دوران بازداشتش در ایران تصاویر دیده نشده از سید احمد خمینی (ره) جزئیات دستمزد سال ??+جدول توزیع رایگان کتب وهابیت در سوریه چگونه فامیل روحانی معاون وزیر شد؟
     
    ماجرای مرده‌ای که اشک ریخت [30 کلیک]
    مسابقه فرشته ها : انتخاب زیباترین نقاشی [82 کلیک]
    زن همسایه قبل و بعد از انتخابات ?? [680 کلیک]
    مد تابستان ??؛ خداحافظ مانتو! [560 کلیک]
    مردی که در حمام زنانـه کار می کرد! [1228 کلیک]
    اسلام برای انقلاب‌کردن خوبه نه حکومت! [221 کلیک]
    فراخوان مسابقه ی رباعی فجر انقلاب و صلوات [92 کلیک]
          
        1731       
        ?? تیر ????
        دین و معارف اسلامی ، قرآن پژوهی ، داستان های قرآنی ،
    داستان موریانه و حضرت سلیمان

    خبرهایی از ارتباط جن با انسان می‌شنیدیم.هر چند عقل موریانه بسیار کوچک است، ولی می‌فهمیدیم که جن، سلاحی در دست انسان است. خداوند، جن را به تسخیر حضرت سلیمان‌‌(ع) درآورد همان‌گونه که سربازان و نوکران را زیر فرمان او درآورده بود. آنان به ژرفای دریاها و اوج آسمان‌ها می‌رفتند و هر آن چه سلیمان می‌خواست، انجام می‌دادند. خانه و کاخ‌ می‌ساختند و راه‌ها را آباد می‌کردند. این رابطه بدین صورت، تنها در زمان سلیمان (ع) رخ داد و بر‌خلاف عادت و قانون قدیمی بود که جن‌ها را از انسان جدا می‌ساخت.

    این معجزه‌ی سلیمان (ع)، نشانه‌ای از نشانه‌های پیامبری‌اش بود. مردم آن چه را که جن‌ها انجام می‌دادند و انسان از انجام دادن آن ناتوان بود، می‌دیدند.باید ایمانشان به خداوند مستحکم‌تر می‌شد و قدرت او را بیشتر درک می‌کردند، ولی آن چه رخ داد، انتشار خرافه و خیال‌بافی بود. اعتقاد مردم به قدرت جن افزون گشت تا جایی که نادانان‌ می‌گفتند: جن علم غیب دارد.

    من به عنوان یک موریانه نمی‌دانم چه کسی این شایعه‌ی خنده‌دار و مسخره را پخش کرده است؟ نمی‌دانستم مسبب آن، جن بود یا انسان. مهم این بود که این شایعه تا آن جا گسترش یافت که جزو امور بدیهی درآمد. من می‌دانستم که جن علم غیب ندارد.منِ موریانه با همه‌ی این سادگی و کوچکی‌ام که فوتی مرا از جا می‌کند، توانستم این حقیقت را به اثبات برسانم که جن، علم غیب ندارد.جالب این است که من این کار را انجام دادم، بدون این‌که خودم قصدی داشته باشم.گرسنه بودم و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم. پس عصا را خوردم، عصای سلیمان را… .

    کمی به عقب‌تر برمی گردیم تا ماجرا روشن‌تر شود:

    سلیمان، مشهورترین شخص زمان خود بود.او به قدری ثروتمند بود که دیوارهای کاخش را با چوب‌های گران‌بها ساخته و با شمش‌های طلا پوشانده بودند. آه… چقدر دوست داشتیم روزی بتوانیم به کاخ سلیمان دست یابیم و خود را سیر کنیم، ولی با وجود طلاهای سرراهمان، این آرزو خوابی بیش نبود.این تمام آن چیزی است که از سلیمان می‌دانستیم.

    ما موریانه‌ها روش مخصوصی در زندگی داریم: زمین را می‌کنیم و لانه‌هایی می‌سازیم که گنجایش ششصد هزار موریانه را دارند. برای تهویه‌ی محل زندگی نیز روش جالبی داریم؛ مثلاً بیست تونل موازی در زیر زمین می‌کنیم. هر تونل درست زیر تونل دیگر قرار دارد.تونل بالا به سطح زمین راه دارد و تونل‌های دیگر به تونل بالاتر می‌پیوندند.با لعاب خود، دیواره‌های خاک و ماسه را سفت می‌کنیم.

    پادشاهان ما عمر بسیار درازی دارند. ملکه، مسؤول تخم گذاری است. هر ملکه در طول دوران زندگی خود، حدود ده میلیون تخم می‌گذارد. پس از این که نوزادان به دنیا آمدند، در مشاغل گوناگون به کار می‌پردازند. برخی سرباز و برخی دیگر کارگر می‌شوند. سربازان از نظر جسمی از دیگران بزرگ‌ترند و سرشان نیز بزرگ و سفت است. هنگامی که به سرزمین مورچه‌ها حمله می‌کنیم، سربازانی که به «صاعقه» معروفند، پیش‌تاز دیگر سربازان می‌شوند. این گروه از سربازان، در سر خود بینی بلندی همانند منقار دارند که مادّه‌ای لزج از آن ترشح می‌شود و هنگام رویارویی با دشمن، سبب می‌شود افراد دشمن به یکدیگر بچسبند. بدین گونه دشمن را فلج می‌کنیم. در معده‌ی ما باکتری‌هایی وجود دارد که می‌تواند چوب را هضم کند. چوب، لذیذترین غذای ماست.

    ما یک بار در سال مهاجرت می‌کنیم (البته یک بار در عمر). دسته‌ی بزرگی از نرها و ماده‌ها به دنبال لانه‌ای جدید، با یکدیگر به پرواز در می‌آیند.هنگام هجرت، بیشتر افراد دسته را پرندگان می‌خورند یا در اثر عواملی دیگر می‌میرند. تنها یک نر و ماده نجات می‌یابند و لانه‌ی جدیدی حفر می‌کنند. پس از آن ، بال‌هایشان می‌افتد؛ زیرا دیگر فایده‌ای برایشان ندارد. سپس با هم ازدواج می‌کنند و ماده که ملکه است، تخم گذاری می‌کند. بدین گونه یک نر و یک ماده برای ساختن نسلی نو کفایت می‌کند.

    به همراه هزاران موریانه‌ی دیگر در حال پرواز بودم که ناگهان به زمین افتادم. یکی از بال‌هایم یکباره جدا شد و من سقوط کردم. بال دیگرم نیز از تنم جدا شد. فکر می‌کنید کجا سقوط کردم؟ من درون محراب سلیمان‌(ع) افتادم که در آن عبادت می‌کند. شناسایی آن جا را آغاز کردم. بسیار گرسنه بودم و کمی هم گیج .عظمت محراب که بیشتر از حدّ تعقل من بود، سبب شد بیشتر گیج شوم. زمین آن از شیشه‌های ضخیم و بر روی آب ساخته شده بود. دیواره‌ها نیز از کریستال بودند و سقف نداشت. صندلی سلیمان‌(ع) از طلا بود.

    سلیمان (ع) بر صندلی نشسته بود، در حالی که چانه‌ی خود را بر عصایی گذاشته بود و عصا را در دست گرفته بود. هیچ کس جرأت ورود به محراب را نداشت. گروهی از جن‌ها دور محراب نشسته و منتظر بودند تا سلیمان عبادت خود را به پایان رساند و آنان در خدمت او باشند. تنها موجودی بودم که جرأت یافتم وارد محراب سلیمان شوم… اگر مرا ببیند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

    با خود گفتم به او سلام کنم. به همین دلیل گفتم: سلام بر تو‌ای پیامبر خدا،‌ای سلیمان! سرور من! من به اشتباه به این جا آمدم. معذرت می‌خواهم. اگر راه را به من نشان دهی، از این جا می‌روم.

    سلیمان (ع) پاسخی نداد.صدایم را بلندتر کردم‌…ولی سلیمان پاسخ نداد. به او نزدیک‌تر شدم. به چهره‌ی نورانی و عظیم او نگریستم. چشمانش باز بود و پلک نمی‌زد و گوشه‌ای‌از زمین را می‌نگریست. با خود گفتم: شاید هنوز در حال نماز است. منتظر شدم، ولی باز حرکتی نکرد. به او نزدیک‌تر شدم و گفتم:سرورم! من گرسنه هستم. چوبی در اتاق به جز عصایت نیست؛ چه کنم؟

    سلیمان‌(ع) باز پاسخی نداد. نزدیک‌تر شدم. سخن خود را تکرار کردم، ولی سلیمان (ع) هم چنان ساکت ماند….

    شب به پایان رسید. صبح آمد و سلیمان‌(ع) هم چنان بی حرکت نشسته بود. گویی به من الهام شد که او مرده است. لب‌هایش سفید شده بود و صورتش رو به زردی می‌رفت و این سکوت و سکون مهیب… همه و همه بر مرگ او دلالت داشتند. من بر روان پاکش نماز گزاردم. سپس به عصای او نزدیک شدم و به خوردن آن پرداختم؛ چون روزی من بود.

    سلام خدا بر تو ای پیامبر بزرگ! بر تو ای پیامبر کریم و بخشنده!

    در چندین روز، قسمتی از عصای سلیمان‌(ع) را خوردم. ناگهان روزی تعادل او به هم خورد و بر‌زمین افتاد.البته من قصد این کار را نداشتم.

    جن‌ها، افتادن سلیمان را دیدند . خبر در شهر پیچید. سربازان وارد محراب شدند و او را مرده یافتند. جن‌ها از زیر سلطه‌ی سلیمان (ع) رها شده بودند. مردم فهمیدند که سلیمان‌(ع) مدت‌های طولانی بود که مرده است، ولی جن‌ها بدون این که از مرگ او آگاه باشند، در خدمت او کار می‌کردند. مرگ او غیب بود و جن‌ها از آن آگاه نبودند.

    فَلَمَّا قَضَینَا عَلَیهِ الْموْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلی مَوتِهِ إلاّ دابّةُ‌الأَرضِ تَأکُلُ‌مِنْسَاَتَهُ فَلَمَّا خَرّ تَبَینتِِ الْجِنُّ أن لّوْ کانوا یعْلَمونَ الْغَیبَ مَا لبِثوا فِی الْعَذابِ الْمُهینِ .?
    و چون ما مرگ را بر سلیمان مأمور ساختیم، به مرگ او به جز حیوان چوب خواری (موریانه) که عصای او را خورد و (جسد سلیمان که تا مدت‌های طولانی به آن تکیه داشت) بر زمین افتاد، کس دیگری رهنمون نگشت. پس جن‌ها اگر از غیب آگاه بودند، تا دیر زمان در ذلت و خواری باقی نمی‌ماندند (و از اعمال شاقه‌ای که به اجبار انجام می‌دادند، همان‌دم که سلیمان مرد، دست می‌کشیدند).

    آری، منِ موریانه، این حقیقت را اثبات کردم که جن علم غیب ندارد. آری، خرافه را با ساقط کردن عصا، ساقط کردم.

    پی نوشته ها :
    ?? سباء، ???

    سایت رهبران شیعه : داستانهای قرآنی
    Share
    ?
    نظر خود را بنویسید(comments)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.